کلبه تنهایی من...
رو به قبله مینشینم خسته با حال عجیبی
از ته دل مینویسم ، یاری ام کن ای خدای مهربان ، بی تو من تنها ترینم . . .
.
.
گل فرستادم ، تو بو کن ، اگر رفتم تو با گل گفتگو کن
اگر مردم فدای تار مویت ، اگر ماندم ، که باز آیم به سویت . . .
.
.
تو از زیبا ترین نیلوفر من ، بخوان غم را تو از چشم تر من
بدان این روی زرد از دوری توست ، که سر بیرون زد از خاکستر من . . .
.
.
بیا زندگی را بدزدیم و در میان دو دیدار قسمت کنیم . . .
.
.
زندگی را اشکی بیش نمیدانم ، پس بگذار با اشک چشمانم بنویسم
دوستت دارم . . .
.
.
گلی دارم که تو گلها غریبه / نه نارنجه و نه لیمو و نه سیبه
گلی دارم به دست کس نمیدم ، خریدم گوهری و پس نمیدم . . .
.
.
همیشه تلخ ترین لحظه ها را کسی میسازد که قشنگ ترین لحظه را با او باور داشتی . . .
.
.
داده ام دل به نگاری که خدا میداند / نه محبت ، نه مروت ، نه وفا میداند . . .
.
.
همیشه تلخ ترین لحظه ها را کسی میسازد که قشنگ ترین لحظه ها را با او باور داشتی . . . .
.
.
کاش هرگز در محبت شک نبود / تک سوار مهربانی تک نبود
کاش بر لوحی که بر جان و دل است / واژه تلخ خیانت حک نبود . . .
.
برچسبها:

حال من دست خودم نیست / دیگه آروم نمیگیرم
دلم از کسی گرفته / که میخوام براش بمیرم . . .
ما را که بجز توبه شکستن هنری نیست / با زاهد بی مایه شکستن ثمری نیست
برخیز جز این چاره نداری که در این حال / جز جام می و مطرب و ساقی خبری نیست . . .
بعضیا میگن دنیا ارزشش رو نداره ! مگه میشه دنیایی که تو رو داشته باشه بی ارزش بشه !
تو مانند کبوتر ها نجیبی ٬ تو مثل داستانهای عجیبی
گناه من چه بود که گفتی ٬ از این پس از نگاهم بی نصیبی . . .
کاش تو چایی بودی و من قند !
تا خودم رو فدات میکردم تا تلخی روزگار رو حس نکنی !
یک ساعت که آفتاب بتابد ، خاطره آن همه شب های بارانی از یاد میرود
این است حکایت آدم ها ، فراموشی . . .
خوشحالم که بردم چون کسی رو از دست دادم که دوستم نداشت
خوشحالم که باختی چون کسی رو از دست دادی که دوستت داشت . . .
یادمان باشد عشق متعلق به لحظه هاست و نفرین برای همه ی عمر . . .
باز کن ار سر گیسویم بند / پند بس کن که نمیگیرم پند
در امید عبثی دل بستن / تو بگو تا به کی آخر ، تا چند . . .
دیدی آنرا که تو خواندی به جهان یارترین / سینه را ساختی ز عشقش سرشار ترین
آنکه میگفت منم بهر تو غمخوار ترین / چه دل آزارترین شد ، چه دل آزارترین . . .
تو را دوست داشتن برای من عبادت است
از تو دور بودن برای من قیامت است
آزادی عشق تو برای من حاجت است
دیدن رخ ماهت برای من زیارت است . . .
هرز گاهی دریا هوس میکنه به ساحل سری بزنه
براش مهم نیست ساحل دستشو میگیره یا نه
مهم اثبات وفاداری دریاست . . .
عشق طوفانی بگذشته او ، در دلش ناله کنان میمیرد
چون غریقی است که با دست نیاز / دامن عشق تو را میگیرد . . .
یک سبد درد ، یک گلدان مرگ ، و لباسی سفید برای جشنی بزرگ
خواه ناخواه همه دعوت میشویم . . .
کاش میشد در غروب آفتاب ، بی صدا با سایه ها کوچید و رفت . . .
عشق توئی عاشق منم ٬ دریا توئی قایق منم
اگر دزدیدند قایقت را ٬ غم مخور ٬ سارق منم !!
برچسبها:

تولدت مبارک .... ها ببخشید ، پیوندتان ...... نه یعنی برد غرور آفرین تیم ..... نه چیزه؟ اصلا ولش کن ، ارادتمندم!
فرشته ها همیشه وجود دارن ، اما بعضی وقت ها چون بال ندارن بهشون میگیم دوست. تقدیم به فرشته ی بی بالم که به داشتنش می بالم.
دوستان باوفا ، سایه گستر لحظه های تلخ و شیرین روزگارند ، سایه ات برقرار!
پروردگارابه من بیاموز دوست بدارم کسانی راکه دوستم ندارند ..عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند...بگریم برای کسانی که هرگز غمم را نخوردند...به من بیاموز لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم ننواختند... محبت کنم به کسانی که محبتی درحقم نکردند
دوستی شاید عشق است که میسازدو میسوزد و شاید ترانه ایست که هر دم آوایش در دل جاریست لیکن هر جه هست زیباست
در یک ساعت می شه یک نفر رو دوست داشت و در یک روز فقط یک روز می شه عاشق شد ولی یک عمر طول می کشه تا کسی رو فراموش کرد
تکیه بر دوست مکن محرم اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست
اگه دیدی یه خرس دنبالت کرد نترس!چون اون فهمیده تو چه عسلی هستی
یه تریلی ارادت داریم خدمت شما!خالی اش کن که تریلی بعدی تو راهه
شق ، تو بدان عشق بورز . غلط کرده باران
حالا که مرا به تو بد عادت کرده
بی تو می بارد
روز و شب
بی خستگی
وقتی خودت نیستی،
باران هست
برچسبها:

20سال 20 روز 20 شاخه گل برای تو که بیستی افسوس که پیشم نیستتی
دروغگو ، تو مگه نگفته بودی ستاره ی من فقط تویی ؟
حالا میبینم اون بالا داری باعث درخشیدن بقیه ی ستاره ها هم میشی !
شاخه گلت سالها بود در میان دفترت خوابیده بود ، بی اجازت امروز بیدارش کردم !
در خلوت من نگاه سبزت جاریست! این قست بی تو بودنم اجباریست
تو با آواز خود شب را شکستی / ولی من بی دریچه مانده ام باز
هوای پر زدن هایم کجا رفت ؟ / ز یاران باز هم جا مانده ام باز . . .
خداوند ، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های
بالا و والا را جستجو کنیم . . .
قصه ها بر من گذشت تا بدانم کیستم / سرگذشتم هرچه بوده من پشیمان نیستم
من اگر سردار عشقم یا که پاکباخته ام / سرگذشتم را به دستان خودم ساخته ام . . .
دلم می خواست سقف معبد هستی فرو می ریخت پلیدی ها وزشتی ها به زیر خاک
می ماندند ، بهاری جاودان آغوش وا می کرد جهان در موجی از زیبایی و خوبی شنا می کرد. . .
عاشقی مقدور هر عاشق نیست / غم کشیدن کار هر نقاش نیست . . .
نتوان ترک تو ای قبله دلها کردن / که محال است دگر مثل تو پیدا کردن . . .
بی وفایی کن وفایت میکنند با وفا باشی خیانت میکنند
مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست مهربان باشی رهایت میکنند . . .
بازی روزگار را نمی فهمم ! من تو را دوست دارم تو دیگری را دیگری مرا
و همه ی ما تنهاییم . . .
کاش واژه حقیقت آنقدر با زبان ما صمیمی بود ، که برای بیان کردن "دوستت دارم"
نیاز به قسم خوردن نبود . . .
شهر آیینه دار میشود با یک گل / پروانه تباه میشود با یک گل
گفتند : نمیشود ، ولی میبینید / یک روز بهار میشود با یک گل . . .
دلم برای دیدنت چه شاعرانه لک زده / بلور قلب کوچکم ز دوزیت ترک زده !
هرچه که زیباست و لایق تقدیم شما باد / غروب غم ها و طلوع شادیهایتان
آرزوی من است . . .
اکنون با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم می زنم که با هر نفس
گامی به تو نزدیک تر می شوم . این زندگی من است . . .
زندگی را تو بساز ، نه بدان ساز که سازند و پذیری بی حرف
زندگی یعنکاش بدونی نبودنت، یا تا ابد ندیدنت، بهونه ای نیست برای از یاد بردنت
زود باش از قلبت یک کپی بگیر، چون می خوام اصلشو بدزدم
صبح که چشماتو باز می کنی، بدون دیشب یه نفر به شوق دیدن تو چشماشو بسته
تقدیم به کسى که درکنارم نیست، اما حس بودنش به من شوق زیستن مى دهد
در پارکینگ خاطراتم چشماتو پارک کردم. بعدش هم دلت رو پنچر کردم تا از دلمنری!
زندگی کن و لبخند بزن به خاطر آنهایی که با لبخندت زندگی می کنند
زیاد فکر نکن، امروز همون روزیه که دلم برات تنگ شده!
عشق یعنی اینکه وقتی میخوای برسونیش، رادیو پیام رو روشن کنی و ببینی کدوم مسیر پر ترافیک تره!
قشنگ ترین لحظه هایم را با سخت ترین دقایقت عوض می کنم تا بدانی عاشق ترین پروانه ات بودم و مجنون ترین دیوانه ات هستم.
کاش قطره ای اشک بودم که در چشمانت متولد می شدم و بر گونه هایت زندگی می کردم و بر لبانت می مُردم تا بدانی چقدر عاشق تو هستم.
ی جنگ ، تو بجنگ ، زندگی یعنی عتکرار همه چیز ، تو دنیا خسته کننده است ، اما تو مثل نفسی ، تکرارت تضمین کننده زندگی است.
برچسبها:

تو را در طبیعت بکر چون یاس و در افکارم از احساس ، در انزوای تنهایی بی حد ، ترا در شبانه ی لبخند تا صبح دور و به اندازه ی یک جرعه خدا دوستت می دارم . . .
غریبانه در سکوت سهمگین نامت را بر حاشیه ی قلبم حک کردم تا با هر ضربانش بگویم دوستت دارم ، هیچوقت تو و محبتهایت را از یاد نمی برم . . .
در غوغای زندگی تا سکوت مرگ دوستت دارم ، تاوان آن هر چه باشد ، باشد . . .
آرام بخوان چون آهسته نوشتم ، بی پروا بخوان چون از خود نوشتم ، نزدیک کسی نخوان چون تنها نوشتم و از دل بخوان چون با دل نوشتم دوستت دارم . . .
دوستت دارم . . .
این تعارف نیست ! زندگی من است . . .
نمی دانم چه حسی هست این عاشقی ؟
وقتی می نشینم ، وقتی راه می روم ، وقتی می خوابم دوستت دارم
وقتی صدایی می اید دوستت دارم ، وقتی سکوت است دوستت دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای
دوست داشتن دل میخواهد نه دلیل ، از ته دل دوستت دارم بدون دلیل . . .
من نمی توانم بهت ثابت کنم دوستت دارم ، زمان این کار را خواهد کرد . . .
بزرگ راهای مهندسی ساز ما را به هم نمی رسانند !
عشق با قوانین بیگانه است ، از بیراهه ها بیا برای دیدن کسی که عمریست دوستت دارد !
زندگی را اشکی بیش نمی دانم ، پس بگذار با اشک چشمانم بنویسم دوستت دارم . . .
قسم به شراب که رنگ خون است ، قسم به خون که رنگ قلبه ، قسم به قلب که جایگاه توست دوستت دارم . . .
دوستت دارم چون تنها ترین فکر تنهایی منی ، دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی
دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی ، دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی
دوستت دارم چون به یک نگاه ، عشق منی . . .
چرا ” دوست داشتن ” نسبت به حساب نمیاد ؟
مثلاً بپرسن : شما چه نسبتی دارین ؟ من جواب بدم : دوسشون دارم !
باهات میام نفس نفس / تو آسمان توی قفس / از اول تا آخرش / دوستت دارم همین و بس
من ایما و اشاره نمی دانم . . . !
باید تمام قد ، روبرویم بایستی و بگویی : دوستت دارم . . .
دستمو ول نکن هنوز بد جوری من دوستت دارم . . .
برایت مینویسم دوستت دارم ، میدانم که نمیدانی !
ولی میدانم که میخوانی آرزویم این است که نخوانده بدانی . . .
زیباترین غروب : غروب عاشقان
زیباترین سنگ : دل یار
زیباترین مایع : اشک
زیباترین ناله : آه
زیباترین دف : قلب تو
زیباترین کلام : دوستت دارم . . .
برچسبها:

آن نازنین کجاست که یادم نمیکند / صد غم به سینه دارم و شادم نمیکند
یک لحظه آنکه بی من هرگز نمی نشست / امشب به یاد کیست که یادم نمیکند . . .
.
میگن دوره اربابی تموم شده
پس تو اهل کدوم تباری که ما هنوز غلامتیم !؟
.
.
امروز روز ملی گلها ست
“روزت مبارک”
این پیام رو برای تمام کسانی که عطر شون رو دوست داری بفرست.
.
.
گفت مجنون گر همه روی زمین / هر زمان بر من کنندی آفرین
من نخواهم آفرین هیچ کس / مدح من دشنام لیلی باد و بس . . .
.
.
لبریز غزل بیا همی آهسته / چون آیه بخوان مرا کمی آهسته
آهسته مرا رها بکن از سر عشق / تا در تو رها شوم دمی آهسته . . .
.
.
ما هرچه دویدیم به مقصد نرسیدیم / از عشق به جز مزه ی تلخش نچشیدیم . . .
.
.
دیری است ندیده ام من الماس تنت
عابــر نشـــدم به کــــوچه یاس تنت
تبریز چـــــرا شده است فصل تن تو
خـــــواهم برسم به بندر عباس تنت !
.
.
گرچه کردم ذوقها از آشناییهای او / انتقام از من کشید، آخر جداییهای او . . .
.
.
نقش ِچشمان ِخمارت ، چه کشیدن دارد ! / سایه ساران ِدو زلفت ، چه لمیدن دارد !
آن قدر خوب و ملیحی که به یک جرعه نگاه / حس مستی لبت طعم چشیدن دارد . . .
.
.
بی رویت آینه کدر خواهد شد / آهم در شهر منتشر خواهد شد
چون بمبی ساعتی دلم در سینه / با تاخیر تو منفجر خواهد شد . . .
.
.
هیچ میدانی ؟
جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو !
.
.
گهگاهی سفری کن به حوالی دلت
شاید از جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد . . .
.
.
پر است خلوتم از یاد عاشقانه او / گرفته باز دل کوچکم بهانه او
نسیم رهگذر این بار هم نیاورده / به دست قاصدکی نامه یا نشانه او . . .
.
.
شاهزاده ی عشقی که غلامت شده ام / پابند تو و اسیر دامت شده ام
گویند کبوتری وفادار تر از طوقی نیست / طوقی صفتم ، جلد مرامت شده ام . . .
.
.
نگی که ما گداییم / نگی که بی وفاییم
ما اهل هر کجاییم / مخلص بعضی هاییم !
.
.
اگر چه عاشقی پر شور بودیم / به خود نزدیک و از هم دور بودیم
شب و روز از جدایی میسرودیم / من و تو وصلهای ناجور بودیم . . .
.
.
درد یک پنجره را پنجره ها میفهمند
معنی کور شدن را گره ها میفهمند
سخت است بالا بروی ساده بیای پایین
قصه ی تلخ مرا سرسره ها میفهمند
یک نگاهت به من آموخت که درحرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها میفهمند . . .
.
.
امشب شب رویای تو بود و تو نبودی / در دل همه آوای تو بود و تو نبودی
دل زیر لب آهسته تمنای تو میکرد / در حسرت دیدار تو بود و تو نبودی . . .
.
.
هر سحر آفتاب من بودی
همه شب ها شهاب من بودی
ور شکستم بدون چشمانت
تو تمام حساب من بودی . . .
.
.
دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست / در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست
با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم / بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست . . .
.
.
دل خوش میطلبم سیری چند ؟ / پای در بند به زنجیری چند ؟
با چنین باده و جامی ساقی / تو بگو عشق و صفا سیری چند . . . ؟
.
.
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت / وزبسترِ عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست / تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت . . .
.
.
قلب کال مـن
در فصل دست های تــو می رسـد
فصـلی برای تمـــــام رؤیــاها
دستــی برای تمـــام فصل ها . . .
.
.
من به زنجیر وفای تو اسیرم چه کنم
گر نیایی به خدا بی تو بمیرم چه کنم
در هوای غم عشق تو ز خود بی خبرم
که من از عشق تو محتاج و فقیرم چه کنم . . .
.
.
اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم
چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم
کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست
شب بی تابش ماه روی تو برده امانم . . .
.
.
کمی گیجم کمی منگم عجیب است
پریده بی جهت رنگم عجیب است
تو را دیدم همین یک ساعت پیش
برایت باز دلتنگم عجیب است !
.
.
مـــرا یک شــب تحمل کن که تا باور کنـی ای دوست
چگونـه با جنون خود مـدارا میکنم هـر شــب . . . !
.
.
دلم را ساده گیر آورده ای تو
نه مستاجر ، اسیر آورده ای تو
تمام رهن قلبت پیش پیش است
نگو بازم که دیر آورده ای تو….!
برچسبها:

به شقايق سوگند که تو برخواهي گشت
من به اين معجزه ايمان دارم ...
" منتظر بايد بود تا زمستان برود، غنچه ها گل بکنند ... "
مي سوزونه گاهي قلب و زهر تلخ بعضي حرفا
نگاهي كردومن را دربه در كرد
يقيين كرد عاشقم بعدش سفر كرد
شكستي خورد آمد تا بماند
ولي من رفته بودم او ضرر كرد
اومدي بشکني بشکن از من ساده چي مونده
قبل تو هر کي بوده تمام تار و پود سوزونده
هميني که باقي مونده واسه دلخوشي تو بشکن
تيکه تيکه هاي مو بردن آخرين عشقم تو بکن
نفرين به عشق و عاشقي
نفرين به بخت و سرنوشت
به اون نگاه كه عشقتو، تو سرنوشتِ من نوشت!
نفرين به من... نفرين به تو... نفرين به عشقِ من و تو!
به ساده بودنه منو... به اون دلِ سياهِ تو!
از وقتي رفتي هيچ کسي هم درد و هم رازم نشد
هيچ کسي حتي يک دفعه هم غصهء سازم نشد
رفتي ولي بدون هنوز عاشقتم تا پاي جون
دل بهاريم عاشقه چه تو بهار چه تو خزون
مطمئن باش و برو ضربه ات کاري بود
دل من سخت شکست و چه زشت به من و سادگيم خنديدي
به من و عشق پاکي که پر از ياد تو بود
و به يک قلب يتيم
که خيالم مي گفت تا ابد مال تو بود
تو برو برو تا راحت تر تکه هاي دل خود را سر هم بند زنم
تو که قدر وفا مو ندونستي
ميشد يه رنگ بموني نتونستي
گمون نکن که تو دستات يه اسيرم
دگه قبلم و از تو پس ميگيرم
زيادي خوبي كردم
رفتي نموندي با ما
آخر خط رسيده
دوسم نداري حالا
با رقيبم نشستي
گفتي همين كه هستي
رفتي و بي تفاوت
دل منو شكستي
يه روزي بر ميگردي
وقتي كه خيلي ديره
خيال ميكردي قلبم
بدون تو ميميره
خيال ميكردي هيچوقت
دست تو رونميشه
بازي ديگه تمومه
برو واسه هميشه
دلم گرفته از تو
از عاشقي حرف نزن
آخر قصه ما
نه تو ميموني نه من
وقتي نيستي هر چي غصه است تو صدامه
وقتي نيستي هر چي اشکه تو چشامه
از وقتي رفتي دارم هر ثانيه از رفتنت ميسوزم
کاشکي بودي و ميديدي که چي آوردي به روزم
حالا عکست تنها يادگار از تو
خاطراتت تنها باقي مونده از تو
وقتي نيستي ياد تو هر نفس آتيش ميزنه به اين وجود
کاش از اول نميدونستي من عاشق تو بودم
آخ که ديگه يادش نيست
که مي گفت دلدارم باش
برچسبها:

تموم دنيا سر جاش فقط منو دوست داشته باش
یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم گر چه در خود شکستیم صدایی نکنیم یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بی سروبایی نکنیم
امروز ديدمت خسته بودي اگه اشتباه نكنم دل شكسته بودي ديگه دوستم نداري مي دونم حتما به ديگري دل بسته بودي
به نام عشق می خواستم به بلندی نامت شعری بگم تمام قافیه ها حقیر شدن واژه ای همتای نامت رنگ حضور ندارد به نام نامی عشق نامیدمت جز تو قافیه ای برای عشق نیست
تو را دوست دارم كمتر از خدايم و بيشتر از خودم چون به او نياز و به تو احتياج دارم
اگه بهترين غمخوارم نيستي بزرگترين غمم باش اگه بهترين دوستم نيستي بهترين دشمنم باش هر چه هستي باش فقط بهترين باش چون هميشه بهترين ها هستند كه در بهترين خاطرات ميمانند!!
عشق غالبا یک نو عذاب است اما محروم بودن از آن مرگ است!!
برای عشق مبارزه کن ولی هرگز گدایی نکن
نابينا به ماه گفت : دوستت دارم . ماه گفت : چه طوري ؟ تو که نمي بيني . نابينا گفت : چون نمي بينمت دوستت دارم . ماه گفت : چرا ؟ نابينا گفت : اگر مي ديدمت عاشق زيباييت مي شدم ولي حالا که نمي بينمت عاشق خودت هستم
چیزی را که دوست داری به دست بیاور وگرنه مجبوری چیزی را که به دست می آوری را دوست داشته باشی
معرفت را باید از سیگار یاد بگیرید , با اینکه که میدونه بعد از اینکه تموم شد زیر پا لهش می کنی ولی بازم تا آخرش به پات می سوزه
خدا به تو 2 تا پا داد تا با اونها راه بري!! 2 تا دست داد تا نگاه داري!! 2 تا گوش داد تا بشنوي!! 2 تا چشم داد تا ببيني!! ولي چرل فقط يک قلب داد؟!؟!؟!.....چون قلب دوم تو رو به کس ديگري داد تا اونو پيدا کني!!!
برچسبها:

اي تماشايي ترين مخلوق خاكي در زمين! آسماني ميشوم وقتي نگاهت ميكنم
خواستم خودمو گول بزنم ؛ همه ي خاطراتم رو انداختم يه گوشه اي و گفتم : فراموش يه چيزي ته قلبم خنديد و گفت : يادمه
كسي كه الفبا رو اختراع كرد يه اشباهه خيلي خيلي بزرگي كرد و اونم اين بود كه : ميون I و U رو فاصله انداخت
چه زيبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذيرفتي! چه فريبنده ! آغوشم برايت باز شد !چه ابلهانه! با تو خوش بودم !چه كودكانه ! همه چيزم شدي ! چه زود ! به خاطره يك كلمه مرا ترك كردي ! چه ناجوانمردانه ! نيازمندت شدم ! چه حقيرانه! واژه غريبه خداحافظي به من آمد! چه بيرحمانه! من سوختم
عشق یعنی پاکی و صدق و صفا خود شناسی حق شناسی از وفا عشق یعنی دور بودن از خطا بنده بودن خلوت دل با خدا عشق یعنی نفس را گردن زدن پاک و طاهر گشتن روح و بدن عشق یعنی صیقل زنگار دل دیدن اسرار غیب در جام دل
عشق با غرور زيباست ولي اگر عشق را به قيمت فرو ريختن ديوار غرور گدايي كني... آن وقت است كه ديگر عشق نيست صدقه است
حقيقت نه با شنا کردن بلکه با غرق شدن کشف مي شود شنا کردن حادثه ايست که در سطح اتفاق مي افتد غرق شدن تو را به اعماق بي انتها مي برد
اگر نميتواني بالا بري پس سيب باش تا با افتادنت انديشه اي بالا رود
میدونی آدما بین الف تا ی قرار دارند. بعضی ها مثل " ب " برات میمیرند، مثل " د " دوستت دارند، مثل " ع " عا شقت میشوند، مثل " م " منتظر می مونند تا یه روز مثل " ی " یارت بشن.
سه چيز در زندگي هيچگاه باز نمي گردند: زمان، کلمات و موقعيت ها. سه چيز در زندگي هيچگاه نبايد از دست بروند: آرامش، اميد و صداقت. سه چيز در زندگي هيچگاه قطعي نيستند: رؤيا ها ، موفقيت و شانس . سه چيز در زندگي از با ارزش ترين ها هستند: عشق، اعتماد به نفس و دوستان
وقتي خاطره هاي آدم زياد ميشه ديوار اتاقشون پر عکس ميشه اما هميشه دلت واسه اوني تنگ ميشه که نميتوني عکسشو به ديوار بزني
وقتی که به دنیا اومدم صدایی در گوشم طنین افکند و گفت من تا آخرین لحظه عمرت با تو هستم گفتم تو کیستی گفت من غمم: پیش خود خیال کردم که غم عروسکی هست که من با اون بازی کنم اما الان که فکرشو میکنم میبینم من بازیچه ای هستم به دست غم
برچسبها:

اگه فکر میکنی که رفتنت باعث شکستنم میشه ؛ اگه فکرمیکنی که بعد ازرفتنت اشک میریزم ؛ اگه فکرمیکنی که بانبودنت لحظه هام خالی میشن؛ اگه فکرمیکنی که هرلحظه دلم برات تنگ میشه؛ اگه فکرمیگنی که بی تومیمیرم؛ درست فکرمیکنی تو که میدونی نبودنت رو تاب نمیارم پس بــــــــــــــــــــــــــــــــــمــون
می بخشمت بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی...بخاطر تمام خنده هایی که به صورتم نشاندی نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی...بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی...نمی بخشمت بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی...بخاطر نمکی که بر زخمم گذاشتی...و می بخشمت بخاطر عشقی که بر قلبم حک کردی
عشق از دوستی پرسید : تفاوت من وتو در چیه ؟ دوستی گفت : من دیگران را باسلامی آشنا می کنم و تو با نگاهی . من آنها را با دروغ جدا می کنم و تو با مرگ
هيچ وقت دل به كسي نبند چون اين دنيا اونقدر كوچيكه كه توش دوتا دل كنار هم جا نميشه... ولي اگه دل بستيد هيچ وقت ازش جدا نشو چون اين دنيا اوقدر بزرگه كه پيداش نمي كني
وقتي کوچيک بوديم دلمون بزرگ بود ولي حالا که بزرگ شديم بيشتر دلتنگيم ............کاش کوچيک مي مونديم تا حرفامون رو از نگاهمون بفهمن نه حالا که بزرگ شديم و فرياد هم که مي زنيم باز کسي حرفمون رو نميفهمه
هميشه فکر کن تو يه دنياي شيشه اي زندگي ميکني. پس سعي کن به طرفه کسي سنگ پرتاب نکني چون اولين چيزي که ميشکنه دنياي خودته
سيب سرخي رابه من بخشيد و رفت ، عاقبت برعشق من خنديد ورفت ، اشك درچشمان سردم حلقه زد ، بي مروت گريه ام راديد و رفت
خيلي سخته که بغض داشته باشي ، اما نخواي کسي بفهمه ... خيلي سخته که عزيزترين کست ازت بخواد فراموشش کني ... خيلي سخته که سالگرد آشنايي با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگيري ... خيلي سخته که روز تولدت ، همه بهت تبريک بگن ، جز اوني که فکر مي کني به خاطرش زنده اي ... خيلي سخته که غرورت رو به خاطر يه نفر بشکني ، بعد بفهمي دوست نداره ... خيلي سخته که همه چيزت رو به خاطر يه نفر از دست بدي ، اما اون بگه : ديگه نمي خوامت
جيرجيرك به خرس گفت: دوست دارم، خرس ميگه: الان وقت خواب زمستانيمونه، بعد صحبت ميكنيم. خرس رفت خوابيد ولي نميدونست كه عمر جيرجيرك فقط سه روزه
هر وقت خواستي بدوني کسي دوستت داره تو چشماش زول بزن تا عشق رو تو چشماش ببيني اگه نگات کرد عاشقته . اگه خجالت کشيد بدون برات ميميره . اگه سرشو انداخت پايين و يه لحظه رفت تو فکر بدون بدونه تو ميميره و اگر هم خنديد بدون اصلا دوست نداره
معرفت را باید از سیگار یاد بگیرید , با اینکه که میدونه بعد از اینکه تموم شد زیر پا لهش می کنی ولی بازم تا آخرش به پات می سوزه
سنگ قبر من بنويسـيد خسته بود اهــل زمين نبود نـمازش شــكســته بود بر سنگ قبر من بنويسيد شيشه بود تـنها از اين نظر كه سـراپا شـكســته بود بر سنگ قبر من بنويســـــــيد پاك بود چشمان او كه دائما از اشك شسـته بود بر سنگ قبر من بنويســيد اين درخت عمري براي هر تبر و تيشه، دســــته بود بر سنگ قبر من بنويســــــيد كل عمر پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود
گفتي عاشقمي، گفتم دوستت دارم. گفتي اگه يه روز نبينمت ميميرم، گفتم من فقط ناراحت ميشم. گفتي من بجز تو به كسي فكر نمي كنم، گفتم اتفاقا من به خيلي ها فكر مي كنم. گفتي اگه بري با يكي ديگه من خودمو مي كشم، گفتم اما اگه تو بري با يكي ديگه، من فقط دلم ميخواد طرف رو خفه كنم. گفتي ... ، گفتم... . حالا فكر كردي فرق ما اين هاست؟ نه! فرق ما اينه كه: تو دروغ گفتي، من راستش
برچسبها:
